رضا تربتی فعال گردشگری در یادداشتی نوشت: پرندهنگری یا «Birdwatching» شاخهای از گردشگری طبیعت است که در دهههای اخیر به یکی از پویاترین و اخلاقیترین انواع سفر تبدیل شده است. این نوع گردشگری، نه برای شکار و تملک، بلکه برای تماشا، شناخت و ستایش زیبایی پرندگان شکل گرفته است. برخلاف گردشگری انبوه، که گاه ردپایی سنگین بر محیط برجای میگذارد، پرندهنگری بر پایه احترام به زیستگاهها و زندگی وحش بنا شده و در پی آن است که انسان را تماشاگر خاموشِ طبیعت کند، نه بازیگر مخرب آن.
در جهانی که بیش از ۱۰ هزار گونه پرنده شناسایی شده است، ایران با بیش از ۵۵۰ گونه پرنده بومی و مهاجر، یکی از مسیرهای مهم پرواز در منطقه پالئارکتیک به شمار میرود. این گستره از دریاچهها، تالابها، کوهستانها، دشتها و جنگلهای شمال و جنوب کشور تا بیابانهای مرکزی، بهشت کوچک پرندهنگران حرفهای و علاقهمندان به طبیعت است.
ایران؛ چهار فصل پرواز
اقلیم چهارفصل ایران، زمینهای کمنظیر برای میزبانی گونههای گوناگون پرندگان فراهم کرده است. در بهار و تابستان، پرندگان بومی در مناطق کوهستانی و جنگلی شمال کشور زاد و ولد میکنند، در حالی که پاییز و زمستان زمان حضور باشکوه پرندگان مهاجر از سیبری، قفقاز و آسیای میانه در تالابها و سواحل جنوبی است.
تالاب میقان اراک نمونهای درخشان از این پدیده است؛ جایی که هر ساله هزاران فلامینگو، مرغابی، چنگر، کشیم، و انواع حواصیل و اردک، آسمان اراک را رنگ میزنند. این تالاب، علاوه بر ارزش زیستمحیطی، یکی از مقاصد مهم پرندهنگری ایران است که توانسته علاقهمندانی را جذب کند.
در شمال، تالاب انزلی و تالاب میانکاله با پرندگان مهاجر زمستانگذران مانند قوهای فریادکش و غازهای پیشانی سفید، تصویری شاعرانه از آرامش و زیست طبیعی را ترسیم میکنند. در جنوب، خلیج نایبند بوشهر، جزیره قشم و خورهای بندر لنگه مأمن گونههایی چون فلامینگو، حواصیل خاکستری و پرستوی دریایی هستند.
در شرق کشور نیز کالپوش و توران در سمنان با پرندههای کمیاب چون هوبره و زاغ بور، و در غرب، زاگرس مرکزی و کوههای کرمانشاه با عقاب طلایی، کبک دری و انواع سسکها، از تنوعی خیرهکننده برخوردارند.
اقتصاد سبز پرندگان
پرندهنگری تنها یک تجربه شخصی نیست، بلکه امروزه در جهان، به صنعتی چندمیلیارد دلاری تبدیل شده است. در کشورهایی مانند آمریکا، کانادا و استرالیا، میلیونها نفر سالانه برای تماشای پرندگان سفر میکنند و همین امر منبعی پایدار برای اشتغال محلی و توسعه گردشگری روستایی فراهم آورده است.
ایران نیز با توجه به تنوع زیستی و فرهنگی خود، میتواند از پرندهنگری به عنوان بخشی از اقتصاد سبز و گردشگری پایدار بهرهبرداری کند. روستاهای حاشیه تالابها، اگر با آموزش جوامع محلی و ایجاد زیرساختهای ملایم (اقامتگاههای بومگردی، برجهای دید پرندگان، مسیرهای پیادهروی ایمن و تابلوهای آموزشی) همراه شوند، میتوانند میزبان تورهای پرندهنگری داخلی و خارجی باشند.
در این مسیر، میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور میتواند نقش محوری در معرفی و تبلیغ این ظرفیتها ایفا کند؛ از طراحی بستههای سفر پرندهنگری در استانهای مرکزی، مازندران، گیلان، خوزستان و بوشهر گرفته تا همکاری با انجمنهای محیط زیستی و دانشگاهها برای آموزش راهنمایان تخصصی پرندهنگری.
پرندهنگری؛ پلی میان علم و هنر
تماشای پرندگان صرفاً یک فعالیت تفریحی نیست؛ بلکه آمیزهای از علم، هنر و فلسفه طبیعت است. پرندهنگران، به نوعی شاعران طبیعتاند که با هر بال زدن، زیبایی نظم آفرینش را میبینند. در بسیاری از کشورها، پرندهنگری منبعی برای گردآوری دادههای علمی و رصد تغییرات اقلیمی نیز هست؛ زیرا پرندگان نخستین نشانههای تغییر در اکوسیستمها را آشکار میکنند.
در ایران، پژوهشگران دانشگاهی و فعالان محیط زیست سالهاست که گونههای پرندگان را ثبت و نقشهبرداری کردهاند، اما پیوند میان این مطالعات و گردشگری هنوز کامل نشده است. در حالیکه میتوان با ایجاد مراکز تفسیر پرندگان، اپلیکیشنهای شناسایی و سامانههای گردشگری هوشمند، تجربه پرندهنگری را همزمان آموزشی و جذاب کرد.
پرندهنگری نه تنها یک فعالیت تفریحی، بلکه آیینی برای بازشناسی پیوند انسان و طبیعت است. در سرزمینی چون ایران که از کویر تا دریا، از کوه تا جنگل را در خود جای داده، پرندگان پیامآور تداوم حیاتاند. آنان با پرواز خود یادآور میشوند که زیبایی، در آزادی و تعادل نهفته است.
از سوی دیگر، هنرمندان و عکاسان طبیعت نیز با ثبت لحظههای ناب پرواز، چهرهای شاعرانه از حیات را به مردم نشان میدهند. پرندهنگری برای آنان فرصتی است برای درک هماهنگی، رنگ، صدا و حرکت در طبیعت؛ همان چیزی که قرنها الهامبخش شعر فارسی بوده است. از «مرغ سحر» ملکالشعرای بهار تا «پرستو»ی نیما، پرندگان همواره نماد آزادی، امید و بازگشت بودهاند.
چالشها و ضرورتها
با وجود ظرفیتهای چشمگیر، پرندهنگری در ایران با چالشهایی نیز روبهروست. خشکسالی و خشک شدن تالابها، آلودگی آبها، شکار غیرمجاز و کمبود آموزش عمومی و غیره از مهمترین تهدیدهای زیستگاههای پرندگان هستند.
تالاب میقان، میانکاله، گاوخونی و بختگان سالهای اخیر با بحران خشکی مواجه بودهاند و این امر نهتنها توازن زیستمحیطی را برهم میزند بلکه مسیر مهاجرت پرندگان را تغییر میدهد. از سوی دیگر، نبود نظام مشخص برای ثبت و نظارت بر تورهای پرندهنگری، گاه سبب ورود بیرویه گردشگران به زیستگاهها و ایجاد مزاحمت برای حیات وحش میشود.
اینجاست که ضرورت تدوین دستورالعملهای ملی پرندهنگری، ایجاد مناطق حفاظتشده قابل بازدید، و آموزش جوامع محلی و گردشگران بیش از پیش احساس میشود. تجربه کشورهایی مانند هند و ترکیه نشان داده است که با برنامهریزی علمی و مشارکت مردم، میتوان پرندهنگری را به الگویی موفق از گردشگری پایدار تبدیل کرد.
پرندهنگری در استان مرکزی؛ آغوش تالاب میقان
استان مرکزی با موقعیت جغرافیایی ویژه خود، یکی از محورهای مهم در مسیر پرواز پرندگان مهاجر است. تالاب بینالمللی میقان اراک با وسعت بیش از ۱۰۰ کیلومتر مربع و تنوع زیستی غنی، هرساله میزبان هزاران پرنده مهاجر از شمال و شمالشرقی اوراسیا است.
در فصل پاییز، حضور فلامینگوهای صورتی، مناظر بیبدیل و آرامی خلق میکند که هر تماشاگر را مسحور میسازد. در کنار آنان، گونههایی چون اردک سرسبز، چنگر، کاکایی، کشیم و پرندگان شکاری نیز در این منطقه دیده میشوند.
با فراهم شدن امکانات گردشگری طبیعی، مسیرهای دسترسی ایمن و راهنمایان محلی آموزشدیده، تالاب میقان میتواند به یکی از مقاصد بینالمللی پرندهنگری تبدیل شود. حضور گردشگران نه تنها موجب رونق اقتصادی منطقه میشود، بلکه به افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت حفظ تالابها کمک خواهد کرد.
پرندگان، پیامآوران صلح با طبیعت
پرندهنگری در ژرفترین معنا، بازگشت انسان به صلح با زمین است. وقتی فردی ساعتها در سکوت مینشیند تا آواز یک پرستو را بشنود یا پرواز یک فلامینگو را دنبال کند، در واقع به همزیستی دوباره با جهان طبیعی بازمیگردد. این تجربه، روح را پالایش میدهد و ذهن را از شتاب زندگی روزمره آزاد میکند.
از همین روست که بسیاری از روانشناسان محیط زیست، پرندهنگری را نوعی «درمان طبیعت» یا اکوتراپی میدانند؛ راهی برای بازگشت به تعادل درونی و کشف دوباره معنا در زیستن.
نقش رسانهها و آموزش عمومی
رسانههای محلی و ملی در ترویج فرهنگ پرندهنگری نقشی اساسی دارند. تهیه گزارشهای تصویری، مستندهای کوتاه، و انتشار عکسها و داستانهای مرتبط با پرندگان، میتواند ذائقه عمومی را از مصرفگرایی به تأمل و توجه به طبیعت تغییر دهد.
در کنار آن، گنجاندن موضوع پرندگان و زیستگاهها در برنامههای آموزشی مدارس و دانشگاهها، میتواند نسل جوان را با اهمیت تنوع زیستی و حفاظت از محیطزیست آشنا کند. چه زیباست اگر هر دانشآموز ایرانی، دستکم یک بار در سال، به تماشای پرواز پرندگان مهاجر برود و بداند که ایران، بخشی از مسیر جهانی حیات است.
آینده پرندهنگری در ایران؛ پروازی به سوی پایداری
چشمانداز پرندهنگری در ایران روشن و امیدبخش است، امروز در استانهایی چون مازندران، گیلان، خوزستان، بوشهر، سیستان و بلوچستان و مرکزی، گروههای مردمی پرندهنگری شکل گرفتهاند و سازمانهای مردمنهاد فعال در حوزه محیط زیست نیز بهتدریج نقش موثرتری در معرفی و حفاظت از این ظرفیت ایفا میکنند.
با ایجاد شبکه ملی پرندهنگری ایران، امکان ثبت دادهها، برگزاری تورهای تخصصی، جشنوارههای سالانه پرندهنگری و آموزش جوامع محلی فراهم میشود. این شبکه میتواند الگویی از مشارکت مردم و دولت در حفاظت از طبیعت باشد؛ مدلی که هم به توسعه گردشگری کمک میکند و هم چهرهای تازه و مثبت از ایران در جهان ارائه میدهد.
ایران، سرزمین پرواز و امید
پرندهنگری نه تنها یک فعالیت تفریحی، بلکه آیینی برای بازشناسی پیوند انسان و طبیعت است. در سرزمینی چون ایران که از کویر تا دریا، از کوه تا جنگل را در خود جای داده، پرندگان پیامآور تداوم حیاتاند. آنان با پرواز خود یادآور میشوند که زیبایی، در آزادی و تعادل نهفته است.
انتهای پیام/

نظر شما